رونمایی از کتاب «یک پاره ماه شد» روایت زندگی شهید والامقام رضا حسنلو و کتاب "سبک تربیتی مادران شهدا" در مراسم تکریم مادران شهدای زنجان با مشارکت معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان زنجان انجام شد.تصاویر این رونمایی را در ادامه مشاهده کنید.
کد خبر: ۵۸۲۴۴۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۸
«به رفعتالله گفتم تو چرا با اون ریخت و قیافه اومده بودی خواستگاری؟ پیش خودت فکر نکردی من ردت میکنم و پیش خودم میگم این آقا چقدر آدم بینظمییه؟ ...» ادامه این خاطره از شهید «رفعتالله علیمردانیپرچینی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۷۲۶۴۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۰۲
«کادو را با خوشحالی از او گرفتم و باز کردم. اولین بار بود که برایم کادو میگرفت و به اندازه دنیا برایم ارزشمند بود. با ذوق و شوق گردنبند را برداشتم و گفتم دستت درد نکنه نیاز نبود به زحمت بیفتی، خیلی خوشگله. سرش را بلند کرد و گفت: خوشحالم که تونستم خنده رو به لبات بیارم ...» ادامه این خاطره از زبان همسر شهید «حسنرضا فیروزی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۷۲۱۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۲۴
رفعتالله به همراه مادرش به خواستگاریام آمدند. روز خواستگاری از دیدنش دهانم باز ماند. انتظار داشتم آقا داماد با کت شلوار، شیک و آراسته بیاید. اما ایشان انگار توی خاک غلت خورده بود.
کد خبر: ۵۴۵۱۰۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۲۲
کتاب «پابرهنه تا ماه» مجموعه گزیده شعرهای ایثار و شهادت است که در سال 1386 به چاپ رسیده. شعر «گل سرخی خودش را به آسمان پاشید» سروده «رضا کاظمی» از این کتاب را با هم میخوانیم.
کد خبر: ۵۴۴۶۸۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۱۴
نوید شاهد خراسان شمالی برگزار میکند؛
نوید شاهد _ معاونت فرهنگی و آموزشی اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان شمالی مسابقه کتابخوانی با عنوان «رمضان ماه فرصتها» را به مناسبت ماه مبارک رمضان برگزار میکند.
کد خبر: ۵۰۳۶۸۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۸
کتاب «غواص و ماه» به روایت زندگی شهید "محمدحسین مهدی زاده" فرمانده محور اطلاعات و عملیات لشکر المهدی (عج) می پردازد.
کد خبر: ۴۸۰۸۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۱۷
مراسم رونمایی از کتاب "آن سوی ماه" با حضور مسئولان و خانوادههای شاهد و ایثارگر رونمایی شد.
کد خبر: ۴۷۰۱۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۵
آخرين باري كه آمد تب داشت، منتظرش نبوديم، بنا نبود بيايد مرخصي،رفته بوديم منزل پدرم. روي پله ها بودم كه ديدم حسن آمد، لباس كرم رنگ ارتشي پوشيده بود، از خوشحالي به هوا پريدم و صورتش را بوسيدم، ته ريش داشت ،داغ بود ولي از خوشحالي نفهميدم،گفتم: چطور اومدي؟ با چي اومدي؟ گفت: پريدم پشت وانت و يك راست آمدم خانه.
کد خبر: ۴۶۵۹۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۶
کتاب "نگران نباش فرمانده" امروز همزمان با سالروز آغاز عملیات غرور آفرین "مرصاد" در منطقه اسلام آباد غرب در ابهر روزنمایی میشود.
کد خبر: ۴۶۰۳۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۵